برای نود ونه و مسیر نرفته
یک مقداری ارایش کنم ، موهایم را شانه کنم از درد و رنجشان بکاهم ، دست بکشم روی لب هایم پماد بمالم رویشان و جای زخم ها را نوازش کنم ، زیر چشم هایم سایه ی قرمز بکشم خواب الودگی را از روحشان جدا کنم ، ناخن هایم را سوهان بکشم از کجی و شکستگی رهایشان کنم ، به زیر گلویم ، روی مچ هایم عطر بزنم و توی آینه به خودم لبخند بزنم ... گلدان ها را آب بدهم ، برگ های خشک شده را جمع کنم و یک شاخه گندم بچسبانم توی دفترم،پنجره ی اتاق را باز کنم ، بگذارم صدای پرواز همای بپیچد توی اتاق و بگذارم دست هایم با صدای باد خودشان را تکان دهند ، زیر لب بخوانم : توبه کنم که بشکنم به هر نفس .. لذت توبه کردنم توبه شکستن است و بس...دیر شبی توبه کنم می نخورم بار دیگر... شب نرسیده به سحر دوباره میکنم هوس..
T.me/aynazi-sh